اشک های شگفت انگیز درخت کائوچو!

اشک‌هاي شگفت‌انگيز درخت: ماده‌اي که درباره‌اش مي‌خوانيد، يکي از شگفت‌انگيزترين مواد جهان است. فقط کافي است نگاهي به دوربرتان بيندازيد تا اين ماده را در شکل‌هاي مختلف و ترکيب‌هاي متفاوت ببينيد؛ اين ماده پلاستيک نام دارد. «لارنس تامبا»، چاقويش را بيرون مي‌کشد و ضربه‌هاي محکمي به بدنه درخت مي‌زند. درخت ارتفاعش بيش از 20 متر است. بلافاصله پس از ضربه چاقو، شيره سفيدرنگي از ميان شيار «V» شکل بيرون مي‌زند.

کائوچو

لارنس، توجهي به اين شيره نمي‌کند. کار او اين است که هر روز روي تنه‌ درخت‌هاي اين مزرعه در ليبريا، در غرب آفريقا، چنين شيارهايي بيندازد تا مايعي سفيد و چسبناک از تنه درخت‌ها بيرون بزند. از شکاف‌هاي روي تنه درخت‌ها، شيره درخت به درون کاسه‌هاي کوچکي مي‌ريزد. مايعي چسبناک که ماده اوليه ترکيب بسيار عجيبي است: «پلاستيک»! ماده‌اي که باعث مي‌شود ما راحت‌تر بخوابيم، دوچرخه سوارها راحت‌تر حرکت کنند و در روزهاي باراني پاهايمان خيس نشود. مي‌دانيد چرا؟ چون از اين ماده شگفت‌انگيز، تشک‌هاي مناسب براي خوابيدن، لاستيک دوچرخه و حتي کفش هم درست مي‌کنند؛ ماده‌اي که در بادکنک، توپ تنيس و حتي نخ‌هاي ماهيگيري وجود دارد.

يکي از جالب‌ترين حالت‌هاي اين ماده را مي‌توان در انواع کش ديد. خاصيت ارتجاعي اين ماده به شکلي است که تا اندازه‌اي کشيده مي‌شود و بعد دوباره به حالت اولش برمي‌گردد. ساکنان آمريکاي مرکزي، بيش از 3 هزار و 600 سال پيش با خاصيت‌هاي شگفت‌انگيز اين ماده آشنا شده‌اند. آن زمان از شيره سفيد‌رنگ درخت کائوچو، که لاتکس ناميده مي‌شود، نخستين توپ‌هاي پلاستيکي را ساختند. فاتحان اروپايي وقتي در قرن شانزدهم ميلادي، به مناطق سرخ‌پوست‌نشين آمريکاي مرکزي قدم گذاشتند و از ديدن اشيايي با جنسي عجيب، شگفت‌زده شدند. به نظر بعضي از آنها اين ماده، محصول کاري جادوگرانه بوده است. سال 1820 براي نخستين بار از صمغ مايع «لاتکس» بادکنک ساخته شد، در طول سال‌ها، بادکنک‌ها به شکل رنگي امروزشان در آمدند.

اما يافتن راز پلاستيک و علت ويژگي عجيب جنس آن، بسيار منطقي و ساده است. مولکول‌هاي بسيار ريز پلاستيک، که اين ماده را تشکيل مي‌دهند، به شکل زنجيري طولاني و مارپيچي درهم تنيده شده‌اند. وقتي تکه‌ کشي پلاستيکي را مي‌کشيم، پيچ‌هاي مولکول‌هاي کش از هم باز مي‌شوند، کش باز مي‌شود و پس از رها کردن آن، دوباره به حالت اوليه‌اش باز مي‌گردد. ذره‌هاي لاتکس در شيره بسياري از گياهان وجود دارد؛ اما بيش از همه در شيره درخت کائوچو يافت مي‌شود. اين درخت، گياهي گرمسيري است که اصليت آن به کشور برزيل تعلق دارد. «کائوچو» نام ديگر لاتکس است.

اين واژه از عبارتي سرخ‌پوستي گرفته شده است. «کاوو- او- چو» به زبان سرخ‌پوستان آمريکاي مرکز يعني «اشک‌هاي درخت».لارنس تامبا، هر روز بايد با چاقو به تنه بيش از 600 درخت کائوچو ضربه بزند. شيره درخت طعمي ترش دارد و مانند شير فاسد شده بوي بدي مي‌دهد. پس از خارج شدن شيره‌ها از درخت‌ها، کارگرها آن را جمع‌ مي‌کنند. صمغ خشک شده ابتدا شسته و سپس به قطعات ريزتر خرد مي‌شود؛ هر چقدر خردتر شود،‌ بهتر است. شيوه نگه‌داري اين ماده اوليه تا سال‌ها معماي پژوهشگران بود. ماده خام لاتکس خيلي زود کهنه و خراب مي‌شود.

در آغاز قرن 19 ميلادي، تلاش شد تا از پارچه‌اي که روي آن به وسيله لاتکس پوشانده شده بود، جليقه نجات بسازند. نتيجه آزمايش يک شکست بزرگ بود. ماده لاتکس زير نور آفتاب ذوب شد و به درون آب ريخت. شيره مايع درخت در سطل‌هاي بزرگ جمع‌آوري مي‌شود. مايع از يک توري عبور داده مي‌شود تا ناخالصي نداشته باشد. اما سرانجام «چارلز گودير» در سال 1839 اين مشکل را حل کرد. او تکه‌اي کائوچو را با گوگرد ترکيب کرد و روي آتش گرفت تا گرم شود. توده زغال شده بوي وحشتناکي داشت، اما ديگر حالت چسبناکي نداشت و شکلش براثر گرما يا سرما تغيير نمي‌کرد؛ اين لحظه تولد پلاستيک بود.

از آن زمان تاکنون پژوهشگران با انجام آزمايش‌هاي مختلف، ترکيب‌هاي متفاوتي از پلاستيک ساخته‌اند که روز به روز مقاوم‌تر شده است. امروزه حتي بدون استفاده از صمغ درخت کائوچو هم پلاستيک ساخته مي‌شود. نفت جايگزين شيره چسبناک درخت شده است. مزيت نفت نسبت به ماده لاتکس، ارزان‌تر بودن آن است.

با وجود پيشرفت در زمينه توليد پلاستيک از مواد مصنوعي، اما هنوز نمي‌توان به‌طور کامل از کائوچو صرف‌نظر کرد. مثلاً اگر لاستيک خودروها فقط از پلاستيک مصنوعي توليد شود، خيلي سريع داغ مي‌شود، به همين دليل در هر حلقه لاستيک، حدود 50 درصد کائوچو هم استفاده مي‌شود و همين باعث مي‌شود کارگرهايي مثل« لارنس تامبا» بيکار نشوند!